پنجم آذرماه اولین سالروز شهادت بزرگ مردیست که پای جسمش را در جبهه ها جا گذاشت تا شرافتش را در پای قدرت ذبح نکند. همان که قلمش را جز برای رضای خدا نچرخاند و تملق اصحاب قدرت را نکرد و در این راه هزینه های بسیاری را به جان خرید. همان بزرگمردی که عزتش را […]
پنجم آذرماه اولین سالروز شهادت بزرگ مردیست که پای جسمش را در جبهه ها جا گذاشت تا شرافتش را در پای قدرت ذبح نکند. همان که قلمش را جز برای رضای خدا نچرخاند و تملق اصحاب قدرت را نکرد و در این راه هزینه های بسیاری را به جان خرید. همان بزرگمردی که عزتش را در عرصه مطبوعات وثیقه گذاشت تا برای خود ، از خان قدرت کیسه ای ندوزد. ساده و بی ریا بود . پاک و بی آلایش و بی غل و غش . عزت نفسش باعث شده بود به کسی باج ندهد ، علی رغم اینکه با بسیاری از مدیران رابطه دوستی نزدیک داشت ، ولی این موضوع باعث نمی شد که از خطاهای آنان چشم پوشی نماید و اگر جائی نقصانی می دید یا مسئولی قصور و تقصیری داشت با او با اغماض برخورد نماید . برای او چپ و راست و اصلاح طلب و اصول گرا تفاوتی نداشت و اگر اشکالی می دید انتقادات خود را به صراحت بیان می نمود. دلیل آن اهمیتی بود که وی برای کرامت انسانی خود قائل بود و ناشی از جایگاهی می شد که برای رسانه نصیر به مثابه تریبونی برای شنیدن صدای مردم قائل بود . همان که مردم را ولی نعمتان خود می دانست و صداقت را ، راهی برای جلب اعتماد مردم . صداقت همان گوهر کمیابی که این روزها باید با چراغ فانوس به دنبال آن گشت . وقتی پای صحبتش می نشستی جز صفا و سادگی و صمیمیت نمی یافتی. می دانستی آنچه می گوید و می نویسد اعتقادات قلبی اوست وهرگز برای خوشایند این و آن خامه قلم را بر صفحه کاغذ نمی چرخاند. برای من که از کودکی در جوار بزرگانی چون ایشان تلمذ نموده ام و خاطرات تلخ و شیرین بسیاری را با آن عزیز تجربه کرده ام درگذشت وی چیزی بالاتر از فقدان یک عزیز است . گوئی تکه ای از روحم برای همیشه از جسمم جدا گردیده و به دنبال یافتن رد و نشانی از وی سرگردان کوی و برزن است . اما دريغ و افسوس که چیزی نمی یابم . ولی چه باک که تا نام نصیر زنده است و تا حریت و آزادگی در این سرزمین اهورائی نفس می کشد نام حسن لاوری نیز زنده خواهد ماند. روحت شاد بزرگمرد عرصه جهاد و شهادت و ایثارگر عرصه قلم و کتابت .
خداحافظ و دیدارمان به قیامت
- نویسنده : مهندس امیر زنگنه

Tuesday, 25 November , 2025