✍️:مينا خوييني تحولات پرشتاب محیط‌های کسب‌وکار، دیجیتالی‌شدن فرآیندها و افزایش فشارهای روانی ناشی از عدم‌قطعیت، موجب شده‌اند که الگوهای سنتی رهبری مبتنی بر کنترل و اقتدار کارایی خود را از دست بدهند. پژوهش‌های معتبر حوزه رفتار سازمانی و روان‌شناسی صنعتی–سازمانی نشان می‌دهد که «امنیت روانی» و «هوش هیجانی رهبر» به دو مؤلفه بنیادین در شکل‌دهی […]

✍️:مينا خوييني
تحولات پرشتاب محیط‌های کسب‌وکار، دیجیتالی‌شدن فرآیندها و افزایش فشارهای روانی ناشی از عدم‌قطعیت، موجب شده‌اند که الگوهای سنتی رهبری مبتنی بر کنترل و اقتدار کارایی خود را از دست بدهند. پژوهش‌های معتبر حوزه رفتار سازمانی و روان‌شناسی صنعتی–سازمانی نشان می‌دهد که «امنیت روانی» و «هوش هیجانی رهبر» به دو مؤلفه بنیادین در شکل‌دهی به عملکرد پایدار سازمان‌ها تبدیل شده‌اند. این یادداشت به تبیین جایگاه این دو سازه و ارائه راهکارهای کاربردی برای مدیران می‌پردازد.

۱. امنیت روانی: زیربنای عملکرد پایدار

امنیت روانی به ادراک مشترک اعضای تیم از امکان ابراز آزادانه ایده‌ها، نگرانی‌ها و اشتباهات بدون ترس از پیامدهای منفی اطلاق می‌شود. مطالعات منتشرشده در Harvard Business Review و گزارش‌های تحلیلی McKinsey و Deloitte نشان می‌دهد که تیم‌های دارای سطح بالای امنیت روانی از نرخ نوآوری، کیفیت تصمیم‌گیری و یادگیری سازمانی بالاتری برخوردارند. همچنین انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA) امنیت روانی را از عوامل کلیدی کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی معرفی کرده است.

۲. هوش هیجانی رهبر: پیونددهنده انسان و عملکرد

هوش هیجانی به توانایی شناخت، تنظیم و به‌کارگیری مؤثر هیجان‌ها در تعاملات فردی و سازمانی اشاره دارد. رهبرانی که از سطح بالاتری از هوش هیجانی برخوردارند:
• واکنش‌های هیجانی خود را پیش از تصمیم‌گیری تنظیم می‌کنند
• سبک ارتباطی مبتنی بر همدلی و گوش‌دادن فعال دارند
• تعارض‌ها را به فرصت یادگیری تبدیل می‌کنند
• و به‌جای ایجاد ترس، اعتماد سازمانی ایجاد می‌نمایند

پژوهش‌های APA و Bain & Company نشان می‌دهد که این سبک رهبری با کاهش تعارضات مخرب، افزایش تعهد سازمانی و بهبود عملکرد تیمی همراه است.

۳. سه مداخله کاربردی برای مدیران

۳–۱. نهادینه‌سازی گفت‌وگوی انسانی در جلسات

شروع جلسات با پرسش‌های کوتاه درباره وضعیت ذهنی و چالش‌های جاری اعضا، موجب افزایش تمرکز، کاهش تنش و تقویت اعتماد متقابل می‌شود.

۳–۲. جایگزینی فرهنگ سرزنش با فرهنگ یادگیری

تغییر رویکرد از «یافتن مقصر» به «تحلیل سیستمی علل خطا» زمینه‌ساز یادگیری سازمانی و پیشگیری از تکرار اشتباهات است.

۳–۳. قدردانی معنادار و هدفمند

قدردانی مبتنی بر بیان دقیق اثر عملکرد فرد بر نتایج سازمان، حس معنا، تعلق و انگیزش پایدار ایجاد می‌کند.

یافته‌های HBR، McKinsey، Deloitte، Bain و APA به‌طور هم‌راستا نشان می‌دهد که امنیت روانی و هوش هیجانی رهبر، دو ستون اصلی رهبری اثربخش در عصر عدم‌قطعیت هستند. سازمان‌هایی که این دو مؤلفه را به‌صورت نظام‌مند در ساختار رهبری خود نهادینه می‌کنند، از مزیت رقابتی پایدار در جذب، نگهداشت و بهره‌وری سرمایه انسانی برخوردار خواهند بود.

از اين رو آموزش اصول كاربردي ؛تقويت و كاربرد هوش هيجاني در رهبري با الگوهاي بازي وار سازي آموزشي، نه تنها به تقويت و نهادينه كردن هوش هيجاني مديران در روندهاي كاري كمك مي كند بلكه با خوداگاهي قوي مسير توسعه را براي رهبران روشن و هموار مي كند.
*براي اموزش پكيج هوش هيجاني در رهبري سازماني و تجربه فوق العاده يادگيري اثر بخش ، با ما تماس بگيريد.*
https://www.instagram.com/dr.minakhoeini?igsh=eXJmZGc3OTJuNmEw&utm_source=qr

  • نویسنده : مینا خویینی نصیر بوشهر