✍️ رباب پرویزی‌زاده پایگاه خبری نصیر بوشهر 🟠 مقدمه در تاریخ معاصر ایران، کمتر رویدادی به‌سرعت و شدت جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی توانست توجه افکار عمومی، رسانه‌ها و نهادهای جهانی را به خود جلب کند. حمله اسرائیل به اهدافی در داخل خاک ایران نه‌تنها رویدادی نظامی، بلکه جنگی رسانه‌ای بود؛ جایی […]

✍️ رباب پرویزی‌زاده
پایگاه خبری نصیر بوشهر

🟠 مقدمه

در تاریخ معاصر ایران، کمتر رویدادی به‌سرعت و شدت جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی توانست توجه افکار عمومی، رسانه‌ها و نهادهای جهانی را به خود جلب کند. حمله اسرائیل به اهدافی در داخل خاک ایران نه‌تنها رویدادی نظامی، بلکه جنگی رسانه‌ای بود؛ جایی که روایت‌سازی از واقعیت، شاید مهم‌تر از خود واقعیت جلوه کرد. رسانه‌ها از همان لحظه نخست این جنگ را روایت کردند: برخی با اضطراب، برخی با تحریف، برخی با غرور، و برخی دیگر با سکوتی معنادار. این مقاله نگاهی دارد به آنچه رسانه‌ها روایت کردند و آنچه مردم تجربه کردند؛ آنچه دشمن تلاش کرد پنهان کند و آنچه رسانه‌های ایرانی برجسته ساختند.

🟠 روایت رسانه‌های داخلی: نمایش آرامش در دل آتش

رسانه‌های داخلی، از خبرگزاری‌ها گرفته تا شبکه‌های اجتماعی بومی، تلاش کردند چهره‌ای واقعی از آنچه در طول این ۱۲ روز گذشت ارائه دهند. در کنار اخبار رسمی از حملات و پاسخ‌ها، تمرکز رسانه‌های داخلی بر سه محور بود: حفظ آرامش مردم، نمایش توان بازدارندگی ایران، و برجسته‌سازی شکست دشمن در جنگ روانی.
در روزهای ابتدایی، پوشش خبری منظم، مصاحبه با کارشناسان نظامی، گزارش‌های میدانی از شهرهایی که هدف قرار گرفتند و پخش تصاویر سرداران در خط مقدم، بخشی از تاکتیک رسانه‌های داخلی برای مقابله با فضای روانی جنگ بود. این روایت‌ها با هدف خنثی‌سازی هجمه رسانه‌های غربی طراحی شد و در بسیاری از موارد، توانست افکار عمومی را با واقعیت‌های میدانی همراه کند.
یکی از نمونه‌های درخشان ایستادگی رسانه‌ای در این نبرد، حضور دلیرانه خبرنگاران، تصویربرداران و عوامل رسانه‌ای در خطوط مقدم روایت بود؛ چهره‌هایی از رسانه ملی و شبکه‌های استانی که در میانه آژیرها و انفجارها، ایستادند و با شجاعت، صدای مردم و کشورشان شدند. خبرنگاران صداوسیما، با وجود خطر مستقیم حملات موشکی دشمن، از محل مأموریت خود عقب‌ ننشستند و با تعهد و تخصص، نقش بی‌بدیل رسانه را ایفا کردند. ایستادگی آنان، یادآور مقاومت ساختمان شیشه‌ای صداوسیماست که در سال‌های گذشته شهدایی را در مسیر اطلاع‌رسانی تقدیم کرده و امروز نیز با نام‌هایی چون بانو سحر امامی، نماد تعهد، شجاعت و حضور مؤثر در دل بحران شده‌اند. در زیر باران تهدید و فشار، این زنان و مردان رسانه، در کنار مردم، ایستادند و با صدایی استوار، رسالت خبری خود را به انجام رساندند.

🟠 روایت رسانه‌های خارجی و جنگ ادراکی

در سوی دیگر، رسانه‌های وابسته به جریان سلطه، تمرکز خود را بر “ناامنی”، “آسیب‌پذیری ایران”، و “دست‌پاچگی” نیروهای داخلی گذاشتند. شبکه‌هایی چون BBC فارسی، ایران‌اینترنشنال و برخی تحلیل‌گران غربی تلاش کردند با بزرگ‌نمایی برخی حملات یا انتشار تصاویر جهت‌دار، فضای ناامیدی را به داخل کشور تزریق کنند.
اما نکته‌ای که اغلب مخاطبان داخلی متوجه آن شدند، فقدان هماهنگی این رسانه‌ها با واقعیت‌های زمینی بود. تحلیل‌های آن‌ها بیشتر به سناریونویسی شبیه بود تا تحلیل، و همین باعث شد در بین بخش عمده‌ای از مردم بی‌اعتبار جلوه کنند.

🟠 مردم؛ مخاطبان آگاه، روایت‌گران واقعی

یکی از پدیده‌های مهم در این جنگ، حضور فعال مردم در روایت‌سازی بود. از همان ساعات اولیه، مردم با ثبت تصاویر واقعی، گزارش وضعیت محله‌ها، ارسال تحلیل‌های شخصی و گاه طنزآلود، رسانه‌های رسمی و غیررسمی را تکمیل کردند. در واقع، مردم نه‌تنها مخاطب رسانه‌ها بودند، بلکه خود نیز رسانه شدند.
در شبکه‌هایی چون روبیکا، ایتا و سروش، حجم عظیمی از تولید محتوای مردمی منتشر شد؛ از روایت مادری در اندیشه که فرزندش را با صدای آژیر به آغوش کشید، تا تحلیلی کوتاه از یک دانشجوی مهندسی درباره نحوه عملکرد سامانه‌های پدافندی. این‌ها چهره‌ای زنده و مردمی از جنگ ارائه دادند که رسانه‌های رسمی گاهی از نمایش کامل آن بازمی‌ماندند.

🟠 توان نظامی و پیام رسانه‌ای آن

یکی از نقاط قوت روایت رسانه‌های داخلی، تأکید بر توان نظامی کشور و نمایش بازدارندگی فعال ایران بود. از لحظه اولین پاسخ موشکی ایران، دوربین‌ها و گزارش‌ها نه فقط به «تلفات دشمن»، بلکه به «دقت عمل» و «اقتدار طراحی شده» نیروهای مسلح کشور پرداختند.
این پیام به‌خوبی منتقل شد که ایران در برابر هر تجاوزی، نه‌تنها ظرفیت پاسخ دارد، بلکه می‌تواند توازن را به‌سرعت بازگرداند. رسانه‌ها در این بخش تلاش کردند پاسخی رسانه‌ای به جنگ روانی دشمن دهند؛ و در بسیاری از موارد، موفق شدند.

🟠 جمع‌بندی

جنگ ۱۲ روزه تنها نبردی نظامی نبود؛ نبردی در میدان روایت‌ها و ادراک‌ها بود. رسانه‌های داخلی با وجود محدودیت‌ها، توانستند با تکیه بر واقعیت، آرامش مردم و قدرت بازدارندگی، روایتی شفاف و امیدبخش بسازند. مردم نیز نشان دادند که در عصر ارتباطات، تماشاگر صرف نیستند، بلکه بخشی از رسانه‌اند. این ترکیب، تصویری ساخت از ملتی که در دل آتش، ایستاد؛ با آرامش، با آگاهی، و با صدای خود.

  • نویسنده : رباب پرویزی زاده نصیر بوشهر