✍قدرت اله رحیمی در ایران، یکی از مشکلات اساسی که تأثیرات منفی زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گذاشته است، رانتخواری ، فساد و انتخاب مدیران بر اساس روابط سیاسی و اقتصادی به جای شایستگی های علمی و تخصصی است. این معضل به ویژه در حوزههای اقتصادی و فرهنگی نمود بیشتری پیدا کرده و […]
✍قدرت اله رحیمی
در ایران، یکی از مشکلات اساسی که تأثیرات منفی زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گذاشته است، رانتخواری ، فساد و انتخاب مدیران بر اساس روابط سیاسی و اقتصادی به جای شایستگی های علمی و تخصصی است. این معضل به ویژه در حوزههای اقتصادی و فرهنگی نمود بیشتری پیدا کرده و موجب کاهش کارآیی و اتلاف منابع شده است.
در حوزه اقتصادی، اختلاسگران و رانتخواران با سوءاستفاده از موقعیتهای قدرت، منابع مالی کشور را به سمت منافع فردی و گروهی به جای منافع ملی سوق داده اند. این تخصیص منابع که اساساً بر اساس روابط سیاسی و نه بر اساس شایستگی ها انتخاب شده اند، موجب هدر رفت منابع مالی و کاهش بازدهی اقتصادی شده است . علاوه بر این، با وجود نیاز به نظارت علمی و کارشناسی بر اختصاص بودجه ها ، دخالتهای غیرکارشناسی و فساد موجب شده است تا اختصاص پول ها های کلان به رانت خواران و مفسدین نه تنها به توسعه پایدار اقتصادی و فرهنگی کمکی نکند بلکه موجب نارضایتی عمومی شود . در این فرآیند، رانتخواری در تخصیص منابع، به تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، افزایش فساد و نارضایتی عمومی انجامیده است.
در حوزه فرهنگی نیز، همین الگو در تخصیص منابع و انتخاب مدیران وجود دارد. در سازمانهای فرهنگی، مدیرانی که به دلیل روابط سیاسی و گروهی به مسئولیتهای مدیریتی منصوب میشوند، به جای آن که بر اساس شایستگیهای علمی و فرهنگی و براساس نیازهای اساسی مردم انتخاب شوند، بیشتر به حفظ منافع گروهی و سیاسی خود توجه میکنند. این وضعیت منجر به ضعف در مدیریت فرهنگی و هدر رفت منابع فرهنگی شده است. برنامههای فرهنگی که باید در راستای پیشرفت فرهنگی و ارتقاء آگاهی عمومی اجرا شوند، تحت تأثیر فشارهای سیاسی و رانتهای اقتصادی قرار میگیرند و به جای گسترش تنوع فکری و فرهنگی، بیشتر به ابزارهایی برای تقویت گروههای خاص تبدیل میشوند.
رانتخواری و مدیریتهای غیرشایسته نه تنها به ناکارآمدی و فساد در بخشهای مختلف انجامیده ، بلکه موجب کاهش اعتماد عمومی به سیستم دولتی و ایجاد فضای بسته و بدون نوآوری شده است. در این شرایط، افراد شایسته و متخصص از فرصتهای شغلی محروم میشوند و پروژهها و برنامههای فرهنگی و اقتصادی که میتوانند به رشد و توسعه کشور کمک کنند، ناتمام میمانند یا به نتیجه مطلوب نمیرسند.
برای مقابله با این مشکلات، اصلاحات مدیریتی و نظارتی در تمام سطوح ضروری بوده است. باید فرآیند انتخاب مدیران بر اساس شایستگیهای علمی و تخصصی انجام می شد، نه روابط سیاسی. همچنین، منابع مالی باید به صورت شفاف و با نظارتهای دقیق به بخشهای مولد و مؤثر تخصیص یابد. در حوزه فرهنگی، انتخاب مدیران باید مبتنی بر صلاحیتهای فرهنگی و علمی باشد و منابع مالی باید صرف پروژههای واقعی و اثرگذار شود. تنها با پیوستن به خواست واقعی مردم است که میتوان به بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور امیدوار بود و از تداوم بحرانها و فساد ویران کننده جلوگیری کرد باید به خواست مردم توجه کرد و با آنها وارد گفتگو شد و با جرآت و جسارت دست به اصلاح زد و دست مفسدین و رانت خواران هرکسی و در هر مقامی را از بدنه حکومت کوتاه کرد .مردم به ایران و ایرانی فکر می کنند و مملکت شان را دوست دارند و چشم به بیگانه برای بهبود وضعیت شان ندارند .مردم از بی عدالتی ها عصبانی وخسته شده اند .اگر پول نیست باید برای همه نباشد و اگر پول هست نباید فاصله فقر و غنا از زمین تا آسمان باشد
قدرت اله رحیمی.
- نویسنده : قدرت اله رحیمی

Wednesday, 31 December , 2025