روایت «دی زنگرو» یا خسوف در بوشهر در فرهنگ عامهی مردم بوشهر، پدیدهی خسوف تنها یک رویداد نجومی نبود، بلکه ریشه در باورهای اسطورهای و کهن آنان داشت. در این روایت، موجودی افسانهای به نام دی زنگرو تصور میشد که ماه را در چنگ خود میگیرد. دی زنگرو در زبان محلی بوشهری به معنای «مادر […]
روایت «دی زنگرو» یا خسوف در بوشهر
در فرهنگ عامهی مردم بوشهر، پدیدهی خسوف تنها یک رویداد نجومی نبود، بلکه ریشه در باورهای اسطورهای و کهن آنان داشت. در این روایت، موجودی افسانهای به نام دی زنگرو تصور میشد که ماه را در چنگ خود میگیرد.
دی زنگرو در زبان محلی بوشهری به معنای «مادر سیاهرو» است و واژهی «زنگاه» نیز به خرچنگ اطلاق میشود. مردم بر این باور بودند که این غول یا خرچنگ عظیمالجثه میخواهد ماه، بهویژه ماه کامل (ماه چهارده) را ببلعد یا در چنگ خود نگاه دارد.
اما در کنار این ترس اسطورهای، راهکاری آیینی نیز وجود داشت. مردمان هنگام وقوع خسوف، به کنار دریا میرفتند، ظروف فلزی بهویژه دیگ و سینیهای مسی یا برنجی را بههم میکوبیدند و با ضربآهنگ خاصی میخواندند:
«دی زنگرو ماه ول کو، ماه چهارده ول کو»
باور بر این بود که صدای فلز باعث ترس دی زنگرو میشود و او ماه را رها میکند. این رسم نوعی همزیستی میان علم نجوم مردمی و اسطورههای محلی بود؛ چراکه خسوف پدیدهای طبیعی است، اما در ذهن مردم بوشهر با لایهای از اسطوره و آیین پیوند خورده بود.
این داستان گواهی است از اینکه چگونه جوامع محلی در گذشته برای فهم پدیدههای طبیعی، روایتهای اسطورهای میآفریدند و برای مقابله با آن، آیینهای جمعی شکل میدادند؛ آیینهایی که امروزه بخشی از میراث فرهنگی ناملموس منطقه به شمار میآیند.
- نویسنده : پروانه سویچ نصیر بوشهر انلاین
Thursday, 11 September , 2025