خاطره ای تلخ و شیرین از نجات بیماری در ماه گذشته

*خدایا فرزند جوانم را گرفتی این جوان را از من نگیر*
✍️. مهرور بوشهر

این دنیا محلی برای آزمایش انسانهاست
گهی همراه غم و اندوه و گهی شادی
روزی تلخ و روزی شیرین اما :
*در عالم به غیر غم قسمت به ما نیست*
*نصیب ما بجز رنج و بلا نیست*
اصولا *بیهوشی رشته ای پر مخاطره* ،
استرس زا و برای روح و روان متخصص
بیهوشی ویرانگر است زیرا هر لحظه اش
با یک بیمار ریسک بالا ارتباط دارد که
میتواند *مرگ آور* باشد به همین دلیل
اکثر پزشکان از این تخصص پرهیز میکنند.

بیمار آقایی۳۶ ساله قوی هیکل و خوش
اندام برای *سومین و چهارمین* عمل
زیبایی به اتاق عمل آمده تا دو جراحی
زیبایی ۵ ساعته *لیپو ساکش دو طرفه* و
*ژنیکو ماستی مجدد* علیرغم میل باطنی مادرش انجام دهد . عمل و بیهوشی با موفقیت انجام شد متاسفانه در پایان بیهوشی بدنبال یک *برونکو اسپاسم*وحشتناک به *ادم ریوی* رفت که بلافاصله با داروهای بیهوشی و درمان ادم ریوی کنترل شد اما از آنجایی که قوی هیکل بود میدانستم که بیمار خوبی نیست زیرا *دو بار تا مرز ارست قلبی* پیش رفت بعد از ۴ ساعت از این ماجرا که بر بالینش برای نجاتش پرپر میکردم از خدا خواستم که :
*خدایا فرزند جوانم را گرفتی این بیمار را از من نگیر* .

مقدمات پذیرش ICU انجام دادم بعد
از آن با مادرش صحبت کردم همینکه
مرا دید گویا از قبل مرا میشناخت ابتدا
به من تسلیت گفت وقتی که مختصری
از وضعیت فرزندش گفتم اشک از
چشمانش سرازیر شد و *زار زار* گریه
کنان میگفت من همین پسر دارم هر
چه نصیحتش کردم که پیگیر این
عملهای زیبایی نرو اما به گوشش نرفت.

خدا را شکر بعد از دو روز از ICU مرخص شد بنده هم روز سوم بستری رفتم برای پیگیری درمانش و نصیحت ایشان از اینکه دیگر برای این عملها مراجعه نکند دیدم خودسرانه سوند اداری را کشیده و غرق در خون است ….!!
*روز از نو روزی از نو* !!!
البته این مرحله هم بخیر گذشت
نتیجه :
*انسانها با عملکرد اشتباه در اکثر بلایا خود مقصرند* . ۱۴۰۴/۸/۱۱
برونکو (برونش ) : راه هوایی